نمک و زخم وچاقو در بشقاب
این تخت را یکسره از بیمارستان به گورستان می برند
دارم از لای ملحفه های سفید
تار موی تو را جستجو می کنم
و البته کمی نمک
زخم های کهنه در بیمارستان مداوا نمی شوند
اینجا همه چیر استریلیزه است
نرس ها در ساعت معینی می آیند
روی زخم ها نمک می پاشند
همهمه در میان بیماران بالا می گیرد
دارم به چاقو
دارم به نمک
دارم به سکوت فکر می کنم
***
این زخم ها را
این چاقو را
این بشقاب نمک را
این تخت را باید یکسره از بیمارستان به گورستان برد.
http://www.sobhesahel.com/news.php?id=6547
سلام
بسیار زیباست.
آهسته
چشم می بندیم
بر این جنایت موهوم
شعر می سراییم!
ماهیان
در حصار تور
زیبا میرقصند.
www.seyedahmado.blogfa.com
پیروز باشید.
سلام
بسیار زیباست.
آهسته
چشم می بندیم
بر این جنایت موهوم
شعر می سراییم!
ماهیان
در حصار تور
زیبا میرقصند.
www.seyedahmado.blogfa.com
پیروز باشید.
سلام
"این زخم ها را
این چاقو را
این بشقاب نمک را..."
آفرین
با احترام دعوتید به خوانش غزلی